مدیریت علف های هرز (قسمت اول)
مدیریت علف های هرز (قسمت اول)
مدیریت علف های هرز
کنترل و مدیریت علف های هرز یکی از چالشهای اصلی در کشاورزی زیستی است. کشاورزان زیستی نمیتوانند از علفکشهای مصنوعی استفاده کنند، بنابراین باید علفهای هرز را از طریق تناوبهای زراعی مناسب، مدیریت پایدار خاک و استفاده معقول از ابزارهای ماشینی مکانیکی کنترل کنند. زمان جوانهزنی، سرعت جوانهزنی و عرض ردیف کشت از جمله ابزارهایی هستند که میتوان از آنها برای غلبه گیاه زراعی علیه علفهای هرز استفاده کرد. هنگامی که علفهای هرز مشکلساز شوند باید آنها را با روشهای مکانیکی یا آتش کنترل کرد.
در استاندارد کشاورزی زیستی کانادا تصریح شده است، رشد و نمو علف های هرز را باید بهوسیله روشهای خاکورزی و نه فقط تنظیم تناوب زراعی و تغذیه گیاهی، استفاده از کود سبز، استفاده از بستر بذر قبلی (عدم شخم خاک)، استفاده از خاکپوش و یا وجین دستی، کنترل و محدود کرد (۱۹۹۹، CGSB). استفاده از علفکشهای مصنوعی، برگریزها و خشککنندهها در کشاورزی زیستی ممنوع است؛ درحالی که بهرهگیری از کلیه روشهای فیزیکی (از جمله شخم، کتنرل حرارتی و الکتریکی) مجاز است.
طی دوره گذار از کشاورزی رایج به کشاورزی زیستی، مسأله علفهای هرز در نظر بسیاری از کشاورزان، جدیترین چالش به شمار میرود. با استقرار تناوب زراعی زیستی، مشکل علف های هرز در یک مزرعه همیشه مشکلساز نیست. در کشاورزی زیستی انتظار نمیرود که مزرعه یکدست و عاری از علفهای هرز باشد، بلکه مزرعه به مثابه یک بوم نظام متنوع که گیاه زراعی، گونه غالب این نظام است در نظر گرفته میشود. کنترل و مدیریت علف های هرز در کشاورزی زیستی بیشتر به دنبال غلبه دادن گیاه زراعی در آغاز فصل رشد و نه ریشه کنی کل گونههای علف هرز مزرعه است.
علفهای هرز هنگامی مشکل به شمارمیروند که عملکرد یا کیفیت محصول زراعی را کاهش دهند. در هر گیاه زراعی، یک دوره بحرانی رشد وجود دارد که طی آن رقابت علفهای هرز میتواند عملکرد را به شدت کاهش دهد. به طور کلی، عملکرد گیاه زراعی هنگامی بیشترین لطمه را از علفهای هرز متوجه میشود که علف هرز پیش از گیاه زراعی سبز شود. دریکی از مطالعات مشاهده شد که هنگامی که خردل وحشی چهارروز پیش از نخود سبز شد، عملکرد گیاه زراعی به نصف شرایط بدون علف هرز کاهش یافت. برعکس، درهمین مطالعات مشخص شد که هنگامی که خردل وحشی چهار روز پس از نخود سبز شد، عملکرد نخود تنها ۱۷ درصد کاهش یافت (فریک، ۱۹۹۸).
هنگامی که محصول زراعی، گیاه به طور کامل غالب مزرعه باشد و هیچ رقابتی با علفهای هرز نداشته باشد، حضور علفهای هرز در مزرعه برایش سودمند خواهد بود. کشاورز هنگام تصمیمگیری برای شخم یا کنترل و مدیریت علف های هرز باید مزایای حضور علف هرز و زیانهای آن را با یکدیگر سنجیده و با درنظر گرفتن هزینه شخم و خاکورزی (برحسب نیروی کار، سوخت و تخریب خاک) و هزینه کاهش محصول (عملکرد یا کیفیت آن) نسبت به آن مبرزه با علفهای هرز اقدام کند.
بسیاری از این سودمندیها را میتوان با استفاده از گیاهان پوششی نیز که کارآمدتر از هزینه علفهای هرز بوده و کنترل آنها هم سادهتر است، بهدست آورد. فراهم آوردن امکان رشد بیرویه به علفهای هرز و عدم مدیریت دقیق آنها یک اشتباه بزرگ و نابخشودنی است. چالش اصلی، بهرهگیری حداکثر از سودمندیهای علفهای هرز و در عین حال، اطمینان از عدم تأثیر منفی علفهای هرز بر محصول زراعی است. شناخت چرخه زندگی علفهای هرز مشکلساز ازجمله عمق جوانهزنی بذر، زمان سبز کردن و عادت رشدی آنها به کشاورز در تصمیمگیری در مورد ابزار مدیریت و کنترل مناسب علفهای هرز کمک میکند.
پیشگیری بهتر از درمان است
پیشگیری همواره سادهتر از یافتن راه حل است. بهبود شرایط خاک، نخستین گام در راه رفع مشکل علفهای هرز است. به عنوان مثال، علفهای هرز، رقابت و شرایط نامطلوب زهکشی خاک را بهتر از بسیاری از محصولات زراعی تحمل میکنند. در نتیجه، قدرت رقابت علفهای هرز در خاکهای فشردهای که زهکشی ضعیفی دارند بیشتر است و گیاه زراعی در چنین شرایطی از حضور علفهای هرز متحمل خسارت میشود. به همین ترتیب، مقدار زیاد نیتروژن قابل دسترس خاک رشد علفهای هرز را تسریع و تسهیل میکند، درحالیکه گیاه زراعی از آزادشدن تدریجی عناصر غذایی کمپوست آماده یا ماده آلی خاک، سود بیشتری میبرد.
حفظ شرایط زیستی مطلوب در خاک، نخستین گام در مقابله با علفهای هرز است. خاکی که از نظر زیستی فعال و پویا و از نظر زهکشی در وضعیت مطلوبی باشد، رشد توانایی گیاه زراعی را تسهیل و حمایت میکند. اگر شروع رشد گیاه زراعی، مناسب باشد و پوشش متراکمی را تشکیل دهد معمولاً گیاه زراعی قادر خواهد بود به شکل موفقی با علفهای هرز رقابت کند.
برای پیشگیری و مدیریت علف های هرز ، نباید اجازه داد بذرهای جدید علفهای هرز وارد مزرعه شود. تنها باید از بذرهای زراعی پاک، بوجاری شده و عاری از علف هرز برای کشت محصول زراعی استفاده کرد. تجهیزات و ابزارهای ماشینی مزرعه نظیر کمباینها را باید پس از استفاده در یک مزرعه و قبل از استفاده در مزرعهای دیگر، تمیز کرد. معمولاً دستگاه بسته بندی کاه و کلش غلات، پراکنش علفهای هرز را کاهش میدهد. بهتراست علوفه در داخل مزرعه تهیه و تولید شود، زیرا خرید علوفه ممکن است باعث ورود علفهای هرز جدید به مزرعه شود. علوفه خریداری شده ممکن است حاوی بذر گونههای جدیدی از علفهای هرز باشد و همچنین بذر علفهای هرز در لوله گوارش حیوانات میتواند زنده باقی مانده و از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل شود. خوشبختانه، کمپوست کردن فضولات دامی باعث از بین رفتن بذر اکثر علفهای هرز میشود. با این حال ممکن است علفهای هرز جدیدی از طریق چرای دام یا استفاده از کمپوست فرآوری نشده وارد مراتع و مزارع شود.
استفاده از تناوب زراعی و کود سبز برای کنترل علفهای هرز
تناوب زراعی و کشت مخلوط
تناوب زراعی، کلید بهبود کیفیت خاک و همچنین کنترل مؤثر علفهای هرز است. در تناوب زراعی میتوان محصولات خاصی را برای کنترل علفهای هرز مشکل ساز مزرعه قرار داد. گیاهان زراعی بیشترین خسارت را از سوی علفهای هرزی متحمل میشوند که الگوی رشد یکسانی با آنها دارند. به عنوان مثال، کیسه کشیش در مزارع گندم زمستانه به خوبی رشد میکند، زیرا چرخه زندگیاش مشابه غلات است. بعضی کشاورزان علفهای هرز را با استفاده از کودهای سبز که ویژگیهای رشدی مشابه علفهای هرز غالب مزرعه دارند، کنترل میکنند. در این روش فرض بر این است که اگر علف هرز در شرایط مزرعه به خوبی رشد میکند، پس کود سبز هم قادر خواهد بود رشد مطلوبی داشته باشد. به عنوان مثال استفاده از شلغم روغنی به عنوان کود سبز میتواند تربچه وحشی را کنترل کند و استفاده از کود سبز یولاف یا جو، باعث کنترل یولاف وحشی میشود.
چرخه زندگی علفهای هرز توسط گیاهان زراعی مختلف موجود در تناوب زراعی که نیازهای تغذیهای و مدیریتی متفاوتی دارند مختل میشود. در تناوب زراعی، محصولات سرمادوست در تناوب با محصولات ردیفی قرار میگیرند که این امر، فرصت بیشتری را جهت عملیات خاکورزی و کنترل مکانیکی علفهای هرز در اختیار کشاورز قرار میدهد. یک تناوب زراعی مطلوب و بهینه باید شامل غلات زمستانه، غلات بهاره، محصولات پهنبرگ، بقولات و گیاهان علوفهای چندساله باشد.
کشت مخلوط باعث کاهش مشکل مدیریت علف های هرز میشود. دو محصول زراعی نسبت به یک محصول، منابع (نور، آب، مواد غذایی) را به شکل کارآمدتری مصرف میکنند. در نتیجه منابع کمتری در دسترس علفهای هرز باقی میماند. موفقترین حالت کشت مخلوط زمانی است که الگوی رشد و نیازهای غذایی دو محصول، مکمل یکدیگر باشد. به عنوان مثال: کشت مخلوط یولاف و نخود به چند شکل علفهای هرز را کنترل میکند. یولاف در اول فصل که رشد نخود کند و تدریجی است علفهای هرز را کنترل میکند. در ادامه فصل رشد، نخود به دور ساقه یولاف پیچیده و با جذب نور، مانع رسیدن تشعشع به سطح خاک میشود. الگوی ریشهدهی این دو محصول نیز متفاوت است. یولاف با علفهای چمنی برای عناصر غذایی رقابت میکند، درحالیکه رقابت نخود با علفهای هرز پهنبرگ است. همچنین یولاف مازاد نیتروژنی را از خاک جذب میکند که در صورت عدم حضور یولاف، توسط علفهای هرز جذب میشد.
محصولات علوفهای چندساله
محصولات علوفهای به خوبی علف های هرز را کنترل میکنند. محصول همراهی نظیر یولاف به استقرار گیاهان علوفهای در مزرعه کمک میکند. هنگامی که گیاهان علوفهای در مزرعه مستقر شوند با علفهای هرز رقابت خواهند کرد. علفهای هرزی که به دنبال حذف محصول علوفهای در رقابت هستند، به مجرد برداشت محصول علوفهای تلاش میکنند تا غالب شوند و این در حالی است که گیاهان علوفهای به سرعت رشد مجدد خود را آغاز و علفهای هرز را کنترل میکنند.
به طور کلی گیاهان علوفهای چندساله در کنترل علفهای هرز موفقتر از گیاهان علوفهای یکساله عمل میکنند. به عنوان مثال، یک محصول دو یا سه ساله یونجه بسیاری از علفهای هرز و از جمله یولاف وحشی، تاتاری کانادایی و ارزن وحشی را کنترل میکند. در تحقیقی در غرب کانادا، ۸۴ درصد کشاورزان دریافتند که وارد کردن یونجه در تناوب زراعی، مشکل علفهای هرز را در محصول بعدی کاهش میدهد.
بازدارندگی از طریق دگرآسیبی
بازدارندگی از طریق دگرآسیبی هنگامی رخ میدهد که یک گیاه ترکیباتی را تولید کند که از جوانهزنی و رشد گیاهان دیگر ممانعت به عمل آورد. ممکن است بازدارندگی در حالی رخ دهد که گیاه تولیدکننده ترکیبات دگرآسیب زنده باشد و یا این ترکیبها از بقایای مرده گیاه آزاد شود و برای گیاهان دیگر آسیبرسان باشد. گیاهان داریز حساسترین گیاهان به بازدارندگی دگرآسیبی هستند که از جمله این گیاهان میتوان به علفهای هرز یکسالهای همچون سلمه و امبروزیا (Ambrosia artemisifolia) اشاره کرد.
بعضی گیاهان زراعی و کودهای سبز دارای خاصیت دگرآسیبی هستند. به عنوان مثال چاودار (غلات) پاییزه به عنوان گیاه پوششی پاییزه استفاده میشود و میتواند چمن گندمی را بهخوبی کنترل کند. بیشترین تأثیر دگرآسیبی چاودار پاییزه هنگامی است که در سطح خاک باقی بماند و خاک با دیسک زیرورو نگردد. آفتابگردان و غلات دانهریز همچون یولاف و گندم، سمومی را به شکل ترشحات ریشهای یا بقایای گیاه مرده آزاد میکنند. به نظر میرسد خاصیت دگرآسیبی آفتابگردان حتی هنگامی که به خاک برگردانده شود، ادامه مییابد و حفظ میشود. گیاهان زراعی که دارای خاصیت دگرآسیبی هستند عبارتند از: جو، یولاف، گندم، چاودار پاییزه، کلزا، ترب، خردل، گندم سیاه، شبدر سفید، شبدر قرمز، شبدر شیرین، ماشک، فستوک خزنده، فستوک پابلند، آفتابگردان، چچم یکساله.
کودسبز
گیاهانی که به عنوان کودسبز استفاده میشوند علفهای هرز را از طریق رقابت برای نور، آب و مواد غذایی از بین برده و خفه میسازند. به همین دلیل گیاهانی که به عنوان کودسبز برای کنترل علفهای هرز استفاده میشوند، گاهی با عنوان گیاهان خفهکننده ذکر میگردند. یک گیاه خفهکننده مطلوب، باید به سرعت مستقر شود؛ رشد سریعی داشته باشد؛ پوشش یکنواخت و کاملی را در سطح زمین ایجاد کند و خاصیت دگرآسیبی داشته باشد.
گندم سیاه، چاودار پاییزه، یولاف و شلغم روغنی به عنوان گیاه خفهکننده استفاده میشوند. این گیاهان را میتوان بین محصولات بهاره و پاییزه و پس از برداشت آنها در تابستان یا هر زمان که پوشش خاک فاقد گیاه بود، کشت کرد. گیاهان پوششی پاییزه یا زمستانه، علفهای هرز فصل رشد بعدی را به شدت کاهش میدهند. اگر خاک فاقد پوشش بماند، علفهای هرز رشد خواهند کرد. کشاورزان مشاهده کردهاند که گیاهان پوششی زمستانهای که در بهار به خاک برگردانده میشوند بهتر از گیاهان پوششی که در زمستان به خاک برگردانده میشوند، علفهای هرز را کنترل میکنند. این امر ممکن است بدین خاطر باشد که گیاهان پوششی که با علفهای هرز رقابت میکنند دارای اثر خاکپوش مانند هستند و یا به این دلیل است که آثار دگرآسیبی تولید میکنند.
انتخاب گیاهان زراعی
گیاهان زراعی یک تناوب را میتوان براساس توانایی رقابت با علفهای هرز انتخاب کرد. گیاهان با رشد سریع و گیاهان پابلندی که سطح برگ زیادی تولید میکنند از بیشترین قدرت رقابت برخوردارند. همچنین هرچه یک کانوپی سایهاندازی بیشتری داشته باشد، بهتر میتواند با علفهای هرز رقابت کند. در غلات، ارقام پابلندی نظیر یولاف رادنی (Rodney oat) در مقایسه با ارقام جدید پاکوتاه قدرت رقابت بیشتری با علفهای هرز دارند. در نخود، ارقام پربرگ نسبت به ارقام کمبرگ و کوتوله بهتر با علفهای هرز رقابت میکنند.
توانایی رقابت گیاهان زراعی مختلف با علفهای هرز به ترتیب زیر کاهش مییابد:
چاودار پاییزه (بیشترین قدرت رقابت) – تریتیکاله زمستانه – گندم زمستانه – جو – چاودار بهاره – گندم بهاره – گندم دوروم – یولاف – نخود – گوجهفرنگی – سویا – کتان – لوبیا (کمترین قدرت رقابت) (فریک، ۱۹۹۸ و آندره و زتل، ۱۹۸۸).
مدیریت گیاه زراعی
تولید محصول زراعی قوی و رقابت کننده، کارآمدترین روش کنترل علفهای هرز است. انطباق حاصلخیزی خاک با نیازهای تغذیهای گیاه در این میان از اهمیت ویژهای برخوردار است. کوددهی بیش از حد، یکی از اشتباهات رایجی است که باعث شیوع علفهای هرز یکسالهای همچون آمبروزیا و سلمه میشود. به طور کلی مقادیر زیاد نیتروژن محلول، برای علف هرز مطلوبتر از گیاه زراعی خواهد بود. استفاده از کود دامی فرآوری نشده، کمپوست خام یا بقایای تازه بقولات مقدار نیتروژن قابل دسترس خاک را افزایش میدهد. برعکس، مواد غذایی از کود دامی کمپوست شده به کندی و تدریجی آزاد میشوند و هنگامی که کمپوست فرآوری شده مهمترین و اصلیترین منبع عناصر غذایی خاک باشد، مشکل علفهای هرز کاهش مییابد.
رقابت بین گیاه زراعی و علف هرز را میتوان با تغییر عواملی همچون زمان کاشت، مقدار بذر مصرفی و فاصله ردیف، به نفع گیاه زراعی تغییر داد.
– زمان کاشت
غلات و بقولات دانه ریز را باید در ابتدای بهار کشت کرد تا بتوانند به خوبی در مزرعه مستقر شده و با علفهای هرزی که در اواسط بهار جوانه میزنند، رقابت کنند. هنگامی که جوانهزنی محصول زراعی همزمان با نخستین جوانهزنی علفهای هرز باشد، رقابت شدیدی آغاز خواهد شد. در محصولات گرمادوست مانند لوبیا، کشت باید تا زمان رسیدن درجه حرارت خاک به دمای مطلوب جوانهزنی سریع به تأخیر بیفتد. این امر امکان یک شخم اضافه برای کنترل علفهای هرز سرمادوست را که از قبل جوانه زدهاند فراهم میکند.
– فاصله ردیفها
ردیفها باید چنان باریک باشند که پوشش گیاهی به طور کامل بسته شود و به سرعت برروی علفهای هرز سایهاندازی کند. با این حال، کم کردن فاصله بین ردیفها را باید با تنظیم عرض ردیفها موازنه نمود تا امکان عملیات مکانیکی کنترل علفهای هرز فراهم باشد.
– مقدار بذر مصرفی
در نظامهای زیستی، مقدار زیادی بذر استفاده میشود تا پوشش گیاهی متراکمی تشکیل گردد. پوشش گیاهی متراکم محصول زراعی با سایهاندازی بر روی علفهای هرز آنها را از بین برده و فضای خالی اندکی را در مزرعه برای رشد و استقرار علفهای هرز باقی میگذارد. بهعنوان مثال در اونتاریو، سویا با تراکم ۲۹-۲۱ بوته در متر مربع در ردیفهای ۷۱-۵۵ سانتیمتری کشت میشوند تا تراکم بالایی بهدست بیاید. تراکم یولاف نیز در مزارعی که مشکل علفهای هرز دارند نسبت به شرایط عادی، ۲۵ تا ۵۰ درصد بیشتر در نظر گرفته میشود. هنگام کاشت باید از بذرهای پاک و عاری از بذر علفهای هرز استفاده کرد.
برگرفته از کتاب اصول کشاورزی زیستی، نوشتهی جی والانس، ترجمه، کوچکی، غلامی، مهدوی دامغانی و تبریزی، بخش دوم، فصل دوازدهم.